دوستي نقل مي كرد: زماني كه در رشته ي ادبيات در دانشگاه
درس مي خواندم ، همكلاسي ساده دلي داشتم به نام « عزيز» . اين
« عزيز » آقا آدم خوبی بود ، فقط يك اشكال داشت و آن اين كه
تكان مي خورد ، فحش مي كشيد به شيخ اجل سعدي. بارها به
به او گفتم : آخه زشته ، آن هم برای يك دانشجوي ادبيات فارسي که
اين همه به يكي از بزرگان شعر وادب اين مرزوبوم توهين كنه.
اما اصلا گوشش بدهكار اين حرفها نبود و مي گفت : سعدي
مزخرف گوترين شاعر فارسي است و… تا اين که يك روز از
دستش حسابي شاكي شدم و گفتم : خب بگو مگه چه گفته كه تو
اين همه از دست سعدي شاكي هستي ؟ « عزيز »آقا در اين موقع
بود كه راز بزرگ دشمني اش را با شيخ بر ملا كرد و گفت :
به نظر تو اين بيت مزخرف نيست كه گفته:
مسكين خر اگرچه بي تميز است
چون بار همي برد « عزيز » است!!!!!!
حالا حكايت بعضي از اين منتقدان « عزيز » ماست . چنان چشمشان
را بر محاسن اثر مي بندند كه آدم فكر مي كند ، نكند مشكل شان
با نويسنده اثر همانند مشكل «عزيز » آقا با شيخ اجل سعدي است !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر