۱۰.۵.۸۹

چهل و دو سالگی


امروز روز تولد من است . همیشه روز تولدم احساس عجیبی دارمٍ؛احساس تنهایی ، اما این حس تنهایی کاملن با مواقع دیگر فرق دارد . یک جور تنهایی آمیخته با بهت و حیرت است . بچه که بودم فکر می کردم چهل سالگی چه جور حسی دارد ؟ امروز می بینم همه سال های تولد ، یک جور حس مشترک داشته ام . به یک نکته در این سال ها پی برده ام ،اینکه این اواخر اندوه و شادی و لذت را عمیق تر از سال های قبل تجربه می کنم و این هم خوشایند است و هم دردناک .مثل اخوان نمی گویم که " ای سال نو میا که مرا پیر می کنی " مشتاقم که سال نو بیاید تا ا فق تازه را ببینم فارغ از غم و شادی نهفته در آن و شاید حیرتم در روز تولد از نوعی کنجکاوی ناشی می شود ؛ کنجکاوی در باره ی خود ، کنجکاوی در باره ی آینده غیر قابل پیش بینی .

۲ نظر:

خلوت ليلا گفت...

اين دهه چهل، عجب دهه‌اي است. حالي دارد كه تا كسي در آن قرار نگيرد، دركش نمي‌ كند.
و چه چيزي بهتر از اينكه در اين سن و سال خانه‌ات روبروي دريا باشد و كاري را انجام بدهي كه دوست داري.
تولدت مبارك.

mohammad گفت...

سلام استاد
میدونم دیره ولی تولدتون رو تبریک میگم


شاگرد همیشگیتون محمد محسنی زاده
دبیرستان منتظری