۴.۱۲.۸۷

برای پدر

شاعران کم گو بسیار دیده ام
اما تو هرگز کلمه ای شعر بر زبان نراندی
با این همه ساکت ترین شاعری بودی که شناختم
....
بی صدا
در یک روز مه آلود بهمن ماه
پدر
موجزترین شعرش را سرود
شعری که تنها سه حرف داشت
آنگاه
کنار تنها دوستش
دریا
آرام گرفت .

اسفند 1387

۵ نظر:

ناشناس گفت...

عدل جان من حسابی کم حافظه شدم یادم نمیاد پدرت در قید حیات بودند یا نه؟ و نمی دونم که اتفاق تازه افتاده یا نه؟ ولی به هرحال من همه حست را در شعری که بیادش نوشتی می فهمم. من بعد 24 سال هنوز بوی پدر رابا خود دارم. برات آرزوی ارامش و صبر همیشگی می کنم

عادل بیابانگرد جوان گفت...

رهی جان همان طور که در شعر هم اشاره شده شده پدرم چند پیش در 19 بهمن در گذشتند .

ناشناس گفت...

روحش شاد

ناشناس گفت...

گويي شعر تمام پدران سه حرف است.

ياد و خاطرش گرامي باد.

ناشناس گفت...

روحشون شاد - بانوی تابستان