چندی پیش به شعری از جامی شاعر بزرگ قرن نهم برخوردم که در آن از بی سوادی شاعران هم عصر خود می نالد . در قرن نهم شعر در زیر حمایت خاندان تیموری که خود اهل هنر و ادب بودند ، گسترش یافت . با اینکه تعداد شاعران در این دوره بسیار است و شاعران اکثرن از مردم عادی و پیشه ور هستند اما معضل بزرگشان کم سوادی است واز این رو است که تنها شاعر استاد در این قرن ، جامی است که برخی او را آخرین شاعر بزرگ شعر کلاسیک فارسی می دانند . این هم چند بیت از این شعر جامی :
کیست شاعر کنون یکی مدبر
که نداند ز جهل هر از بر
نکند فرق شعر را ز شعیر
راحت خلد را ز رنج سعیر
همت او خسیس و طبع لئیم
همه آفاق را حریف و ندیم
روز و شب کو به کوی و جای به جای
می دود چون سگان سوخته پای
ژاژ خاید ظرافت انگارد
هرزه گوید لطیفه پندارد
گشته زین گونه خست و ابرام
شعر مذموم و شاعران بد نام
۲۲.۹.۸۷
۱۵.۹.۸۷
آتش سبز
دیشب رفتیم به تماشای فیلم آتش سبز کار آقای محمد رضا اصلانی ، فیلم ساز ، فیلم نامه نویس ، نظریه پرداز ، شاعر، فیلسوف و... این دومین فیلم سینمایی ایشان است . اولی را در سال 1355 به نام شطرنج باد ساختند که آ ن موقع اجازه اکران نگرفت و این یکی را پس از سه دهه ساخته اند که ای کاش نمی ساختند . این همان فیلمی است که پگاه آهنگرانی از داخل توری که او را بالا می کشید از فاصله چند متری سقوط کرد و نزدیک بود قطع نخاع شود که بخیر گذشت . دیشب رفتیم به دیدن فیلم استاد و فقط نیم ساعت توانستیم گرمای آتش خلاقیت شان را تحمل کنیم و بعد با هزار افسوس و سوال از سینما بیرون آمده ایم .فیلم از بیان یک روایت ساده عاجز بود و هنوز بعد از نیم ساعت تماشاگر نمی توانست به کار نزدیک شود .زبان برساخته ی فیلم معجون عجیبی بود و معلوم نبود که به کدام دوره زبان فارسی اشاره دارد و فضا سازی های نامانوس کمکی به پیشبرد اثر نمی کرد و از همه بدتر ریتم کار که آدم را نصف جان می کرد و ... از دوستم می پرسم چه انگیزه ای باعث شده که ایشان این کار را بسازند ؟ می گوید حتمن سرمایه ای پیدا کرده گفته بسازیم ، بی خیال فروش . کی گفته سینما باید رونق داشته باشد؟ مهم خلاقیت ماست بگذار سینما ورشکست شود
اشتراک در:
پستها (Atom)